میون اینهمه اجبار ، لااقل این حق آدما بود که هیچ چیز جز مرگ از هم جداشون نکنه . که کاشیونه ها شون تا آخر عمر زیر یک درخت بمونه . که دستاشون از هم جدا نشه. سر کدوم مصلحت هی باید به رفتن فکر کنیم؟ به جدا افتادن