دیگه فاصله کمی دارم با اینکه همسایه ها بگن این دختره دائم رو پشت بومه حتمی یه ریگی به کفشش هست . مطمئنم تیمسار پاتوقمو رو پشت بوم دید و حالشو نداره چیزی بگه. میدونه زندگی خیلی بیشتر از اونی که بشه جمعش کرد از دستش در رفته .
پ.ن: هر روز قبل از تاریکی هوا ، پیش از ساعت پنج ، یک گله گوسفند از جلوی خونه مون رد میشه. یادمه قبلا از کوچه پایین رد میشدن احتمالا بخاطر وجود دو تا سگ جلوی در یکی از خونه ها مسیرشون رو عوض کردن .