شرجی و بوی دریای جنوب و نمک ، با صدای خدابیامرز ناصر عبداللهی ، میرفتیم سفر یادتونه؟ یهو بوی اون لحظه ها پیچید تو دماغم. چندتا بچه عقب پراید چپیده بودیم و بابای عصبانی ای که گاهی دوسمون داشت مارو میبرد سفر و بخاطر گل کفشامون و آشغالایی که میریخت کف ماشین دعوامون میکرد . بعدش ما می موندیم و سکوت جوونکای عقب ماشین که غرورشون میشکست .