طبق معمول زن وشوهر آشتی کردن و قرار یه سفر دیگه رو گذاشتن و بنده هستم که اینجا سوختم و الانم مهری با من قهره!
آخه چرا انقدر بد رفتاره ؟ نمی فهمم واقعا ! به جرات می تونم بگم بیشتر از دست مهری حرص می خورم تا تیمسار!
پ.ن۱:
ایشالله برن سفر
اصرارم نکنن که من برم
خداروشکر این دعواهاشون که پیش اومد بهونه دارم که نرم دستبوس آقازاده شون!
پ.ن۲:
یه هیجانی دارم