بلافاصله از آزمایشگاه که اومدم بیرون اثرات کم خونی برگشته. همونجا خودمو به آب تصفیه رسوندم تا دستم خورد به شیر برق گرفتم همونجا یواش گفتم : باز شروع شد! دیگه دست به هرچی میزنم برق میگیرتم . یه بشقاب غذا گذاشتم تو مایکرو ، وقتی درش آوردم خیلی راحت و بی دلیل انداختمش زمین. دیشبم بدون دلیل یه خواب آشفته دیدم که برام مث روز روشن شد که بخاطر کم خونی بوده نصف شب که از خواب بیدار شدم داشتم توهم میزدم فکر میکردم که دستم به بالش خورده و بالش از تخت افتاد پایین اما بالش زیر پام بود.حس خوبی بود توهمه .اینکه فهمیدم خیلی از این حالای بد میتونه بخاطر کم خونی باشه مایه امیدواری بود.