من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

عناوین یادداشت‌ها

  • December 4th , daybreak پنج‌شنبه 12 آذر 1394 23:10
    ( December 4 is the 338th day of the year (339th in leap years There are 27 days remaining until the end of the year
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 12 آذر 1394 00:57
    بزرگه زنگ زد.هر وقت باهاش صحبت میکنم بعدش حالم بد میشه. احساس میکنم داره به ذهنم تجاوز میشه.تخلیه اطلاعاتیم میکنه و باعث مرور خاطرات بد میشه و بعد پایان تماسش هم من بخاطر حال خرابم ٬ با گفتن جمله "هر وقت با بزرگه حرف میزنم حالم بد میشه" به لوسین و ادامه صحبت با لوسین درباره بقیه و بزرگه حال خودمو از خودم به...
  • به سلامت بادا چهارشنبه 11 آذر 1394 10:02
  • به سلامت بادا چهارشنبه 11 آذر 1394 09:02
  • کی انقدر بزرگ شدم؟ سه‌شنبه 10 آذر 1394 14:37
    میخوان برن.فردا. بازم سفر....... من اونیم که می مونم تا اون یکی تنها نمونه. اما خودم ......... باید باشم مواظبش باشم.
  • عنوان ندارم دوشنبه 9 آذر 1394 14:30
    کاش حسین دوست مجازیم میومد و یه کم باهام جدی حرف میزد و شایدم باز یه آیه الکرسی میخوند و من دانلود میکردم و گوش میدادم و یه کمی آروم میشدم ......... حسین ، دوست خوبم ، موفق باشی و خوش.......
  • آدم فضایی دوشنبه 9 آذر 1394 12:36
    چرا تو دنیا صداقت نیست? تظاهر کردن برای بقیه آدما هم مسلما اندازه من درد داره...... پس چرا??????!!!! چرا انگار با همه آدما فرق دارم? چرا دنیا عجیبه? یا من عجیبم?
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 9 آذر 1394 01:16
  • عطر شنبه 7 آذر 1394 23:09
    شبها موقع خواب ، عطر زدن کیف میده.آرامش بخشه.یه عطر سرد وسبک.....
  • کمی هواخوری شنبه 7 آذر 1394 18:02
    روز بهتری بود کمی هوا رو صرف نفس کشیدن کردم ممنون
  • به پریناز شنبه 7 آذر 1394 00:13
  • یکی شبیه من جمعه 6 آذر 1394 15:44
    زندگی سخت چرا نمیگذره? حق من این نیست گلدون توی خونه مون رو میبینم که کج شده سمت پنجره، سمت آزادی .....سمت نور......
  • نبسته ام به کس دل چهارشنبه 4 آذر 1394 23:24
    بابایی منتظرم فقط من
  • منبع اضطراب کجاس? چهارشنبه 4 آذر 1394 08:53
    گفته باید فرم پر کنی استرس گرفتم بعد حس کردم به خاطر شرایط جسمیم دیگه از هیچی نمیترسم و حق با منه اما هنوزم استرس داشتم بعد فهمیدم تیمسار داره میادخونه ، باز استرس گرفتم اما با خودم گفتم تیمسار به من کاری نداره که ! اما هنوزم استرس دارم نمیدونم چرا?
  • بیزاری از خود دوشنبه 2 آذر 1394 23:53
    یه حس بد دارم که میدونم واسه چیه! واسه اینکه اون بی ادب رو بخشیدم چون اصلا بش نگفتم من ازت ناراحت شدم و کارت اشتباه بوده وبه دلیل اینکه پروژه مشترک داشتیم و دوست مثلا چندسالمه از سرسنگین بودن باهاش هم دست کشیدم. نمیدونم چرا نتونستم بیشتر باهاش سرسنگین باشم.که حداقل بفهمه کار بدی کرده. چرا?!!! حس ضعیفی و زبونی دارم دلم...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 1 آذر 1394 20:28
  • مگه من پیغامگیرم?مترجمم?مگه رسولم? یکشنبه 1 آذر 1394 18:10
    از مترجم آدما بودن خسته ام از اینکه به مهری بگم لوسین چی میگه چی فکر میکنه به تیمسار بگم مهری چی فکر میکنه به لوسین بگم مهری چی میخواد و چی میگه به بزرگه بگم همه اینا چی میگن
  • تکرااااارر یه حس بد شنبه 30 آبان 1394 23:22
    چرا از وقتی بزرگ! شدم آخر دوستیام اینطوریه? حیف که ...... اینم میگذره بعد از این یکی هم پشت سرم رو نگاه نمیکنم بازم فقط یه خاطره بد می‌مونه مثل بار قبل
  • هزار وعده خوبان یکی وفا نکنند شنبه 30 آبان 1394 14:33
    بم برخورده ، خیلی برخورده! فرض کنید با یکی یه جایی قرار دارین طرف وقتی از خونه اومده بیرون ، زنگ زده شمارو بیدار کرده که به قرار برسین اون وقت شما بش میگین نیم ساعت دیرتر میرسم البته اون واسه قرار اولیه از خونه بیرون اومده و نمیتونه هم بره دوباره برگرده پس به ناچار از شما خواهش میکنه حالا که دارین تاخیرتون رو خبر...
  • ناحقی جمعه 29 آبان 1394 21:00
    حق ندارم در قبال لطفی که به دیگری میکنم توقع داشته باشم در مقابل اهانتم ساکت باشه.
  • آی زندگی سیرم ازت پنج‌شنبه 28 آبان 1394 23:14
    من خودم حس یه آدم به درد نخور رو دارم اما موندم چرا آدمای دور و برم انقدر گه ن? چرا انقدر خودخواهن?چرا هیچکس دیگه واسشون مهم نیس? پ.ن: من فقط همین یه کلمه بی ادبی رو به کار میبرم همین و لاغیر ! اونم فقط وقتی عصبانی ام و فقط پیش مامانم چون فقط اون درک میکنه که من آدم بی ادبی نیستم و ..... چه میدونم شاید اونم درک نمیکنه...
  • وقت! پنج‌شنبه 28 آبان 1394 20:59
    چه قدربه وقت دیگران احترام میذارم?خودمو میگم چه قدر احترام میذارم? به وقت هم احترام بذاریم جزوی از احترامه کللاا!
  • جراحت چهارشنبه 27 آبان 1394 23:49
    جراحت جدید برداشتم کارم به قطع عضو! کشیده مجروح شدم مجروح!
  • یه زندگی چهارشنبه 27 آبان 1394 11:28
    زندگی عادی مث برفی مث بزرگه مث حتی نوشین! زندگی عادی
  • من و تو...... سه‌شنبه 26 آبان 1394 23:51
    تو هم یه جای دنیا در حسرت ما بودنی...... حتی اگه هرگز به هم نرسیم! حتی اگه هرگز به هم نرسیم ، ما سهم همیم!
  • پزشک معالج یکشنبه 24 آبان 1394 00:40
  • برای نگفتن شنبه 23 آبان 1394 23:06
    چیزهایی هست که نمیدونی
  • باهات حرف دارم شنبه 23 آبان 1394 11:33
    چرا آدمات اینطوری شدن؟ چرا با هم بد تا میکنن؟ چرا بی دلیل به هم آزار میرسونن؟ چرا بلاهایی سر هم میارن که حق هیچکس نیست؟ چرا یکی که نمیشناسمش و نمیشناستم ٬ کسی که برای اولین بار دیدمش....نه! برای اولین بار از کنارش رد شدم ! به خودش این حقو میده که در عرض ۱ ثانیه چنان بسوزونتم که .................. از اون هق هقا که تا...
  • چند دسته آدم سه‌شنبه 19 آبان 1394 22:03
    دنیا قاطی شده..... اونا یی که نماز میخونن و دوست پسر یا دختر دارن و اونا که چادری ان و بی نماز.....منم خودم یه دسته جدام!
  • مرگ مرض سه‌شنبه 19 آبان 1394 14:15
    یه تم مرض دارم کلا وقتی بمیرم خوب میشم چقدر به مرگ فکر میکنید?