من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

هی لِفت




این روزا بدجور مریضم  و همش خوابم و تو هپروت . البته اگه این سرفه های لعنتیم بزارن من و دیگران بخوابیم. هپروت و گیجیش رو دوس دارم!

+کلیداشو گذاشت و رفت. 

ترس نداره این همه بی تفاوتیم؟




این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

داراییم




در عرض  چند ثانیه فهمیدم تنها چیزی که دارم و اگه از دستش بدم دیگه مثل قبل نمیشم.... و بنابراین نمیخوام از دستش بدم، پاکیمه. حالا هرچند که از نظر بعضیا خیلی هم پاک نباشم ...‌ نمیخوام سادگیم رو بیش از این از دست بدم. ای کاش  از دست ندم.










سرمای بدی خوردم و افتادم:(




این اتفاق خوبی نیست




یه وقتایی  یه ادمایی برات مهمن که فکر میکنی حالا نباشن چی مییی شه! بعدش هیچی نمیشه . چندبار که  این اتفاق برات افتاد دیگه هیچی برات مهم نیست. نهایتا  ادما رو دوست داری اما دلت براشون تنگ نمیشه. به هیچی و هیچ کس عادت نمی کنی.








آقا من گوه اضافی خوردم رفتم سفر. لااقل همونقدر از دماغم درآرید نه بیشتر:|









دیشب برگشتم.









اومدم  خونه پسربزرگه  . اینکه اینجا وسط پذیرایی روی پارکت با پتو خوابیدم به مراتب حالم بهتر از خونه س و وقتی فکر اون اتاق خسته کننده رو میکنم...