-
ناهید ،ماهی ، مینا ، ح جیمی، مداد رنگی و دیگران
پنجشنبه 8 مهر 1400 21:22
مدتی هست نقل مکان کردم و ایمیل رو هم برای آدرس خواسته بودم . فکر نکنم دیگه به اینجا برگردم . خدانگهدار همه تون .
-
برای باب اسفنجی به توصیه ی درمانگرم
سهشنبه 30 شهریور 1400 18:15
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 شهریور 1400 22:29
بعد از جمع کردن واقعا ناخواسته ی اهالی این خانه سر بساط باربکیو ، توی حیاط پاهامو دراز کردم رو ی یک میز پلاستیکی و توی لیوان قدیمی تیمسار که روش عکس شیر غمگینی داره یک چیز آب زیپو مینوشم ، آهنگ قدیمی مورد علاقه ام kucugum hasay داره پلی میشه و جای هیچ کس خالی نیس جز تنهایی و دخانیات . هوا خنکه و پیش روی من ، ماه بیش...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 مرداد 1400 01:20
هفت هشت سالم بود ، تعطیلات اخر هفته را در منزل مادربزرگم گذرانده و طبق معمول ماکارونی چرب و چیلی ای خورده بودم و حالم بد بود . پیرزن یک شب ، نصفه نیمه ذکور خانه را در به در دنبال نوشابه فرستاد پی اصغر بقال و منزل ممد چقال و ننه قندی ، انگشت به حلقم زد تا بالا آوردم و حالم خوب شد. به همچین چیزی احتیاج دارم . به...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 مرداد 1400 02:53
با قرص خوابیدم . از خواب پریدم . نشسته ام برای افغانستان گریه می گنم . با یاداوری پست کیهان گلهر گریه میکنم . لعنت به تو خدای خاورمیانه .
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 مرداد 1400 15:11
نام سرخ پوستی من "دختر نامحرم در سکوت " است .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 مرداد 1400 00:39
رنجور بود ، بش گفتم یادته یه روز ... فلان ؟ زخم زد که تو با خاطرات دیگران زندگی میکنی. خیلی جراحت برداشتم با این حرفش . هنوزم که هنوزه نفهمیدم چرا اینو گفت. یعنی یه آدمِ دوووور اینهمه از زندگی گوهی من خبر داشت؟ یا زخمی زد که زده باشه؟ خیلی گیر شدم سر این موضوع ولی آخه بی راه نمیگفت . من زندگی نکردم که . من شدم مث...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 تیر 1400 10:48
اندوهم ناقص می سوزه و از این بابت در رنجم .
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 تیر 1400 00:05
پیش میاد چیزایی تو رفتار و عملکرد بقیه حتی در برخورد با خودمون ببینیم که برامون تلنگری باشه. الانم میخوام بهت بگم جین هر وقت خواستی از نگرانی کسی واسه راه رفتن خرش ایراد بگیری یه نگاه به خودت بکن شاید خرت از پل گذشته یا گذرش به پل نمیوفته که نگران نیستی . من بهت قول میدم بعدش به اندازه کافی فرصت واسه کوبیدن بقیه هست....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 تیر 1400 23:04
تو چهار هفته ی گذشته رکورد بیشترین تاثیرات جسمی ناشی از احوالات روحی روانی سالهای حیاتم رو شکستم . ریزش شدید مو ، بی خوابی ، پر خوابی ، اختلال هورمونی ناشی از مصرف قرص ، بازگشت غیورانه ی درد های عضلانی ، خواب دیدنهای از سر دلتنگی ( بابت این یکی سپاسگزارم) ... چهار هفته ی بسیار سخت رو سپری کردم و زنده موندم . اوقات...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 تیر 1400 21:41
دلم می خواد همه ی حرفامو بزنم و برم ...تک تک اسم ببرم و بگم دم در جهنم می بینمت فلانی . باید حرف بزنم ، خسته ام و الان دیگه حتی حق ناامید بودن ندارم .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 تیر 1400 00:00
چند سال که از خودکشیش گذشت خیلی احساسم فرق کرد. دیگه گریه نکردم . به جای اینکه رفتنش باورم نشه ، حالا دیگه یه روزی تو این زندگی بودنش از باورم خیلی دوره .رفیق به عکس تو هم که نگاه میکنم ، می بینم نمردی اما برا من تو همین روال افتادی... قراره خاطرت مثل روح یه مرده ازم فاصله بگیره و داره میگیره .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 خرداد 1400 01:50
شبا بدجوری کسانم ترکم می کنن ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 اردیبهشت 1400 21:12
موود چند ماه گذشته ، اما امیدوارم رو به پایان: https://m.nex1music.ir/post/56738/ پ.ن: بریم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 04:20
برای همه دلتنگم و منتظر هیچ کدامشان نیستم .
-
تقدیم شما که همیشه از فمینیسم بیزار بودید .
جمعه 24 اردیبهشت 1400 15:20
به این فکر میکنم همزمان که من دارم خوابگاه های دانشگاه های دور دنیا را در استوری های فلانی رصد میکنم ، ویدیوهای اپلای را برای فرار از این غصالخانه نگاه میکنم، تخفیف های انلاین شاپ ها را بالا پایین میکنم و هولم که آیا بالاخره میتوانم مایحتاج زندگی حقیرانه ام رو با قیمت بهتری تهیه کنم و در این ماراتون جا نمانم، کودکان...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1400 17:42
چشمم به چت هامون افتاد. چیزهایی که همیشه نگه می داشتم تا فراموش نکنم کی بودم . نوشته بودم تو اتفاق تکرار نشدنی زندگی منی . خواستم یک انگشت شصت محترمانه به افکارم نشون بدم که یادم افتاد هنوزم هست . هنوزم اتفاق تکرار نشدنی زندگی من بود . یعنی دیگر هرگز .
-
چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است
سهشنبه 21 اردیبهشت 1400 02:22
من هیچوقت به خودم پشت نکردم . چون تنها کسی که صدای شکستن قلبم رو شنیده فقط خودم بودم. واسه خاطر همینم هیچوقت دلم نیومد به خودم پشت کنم . شده زندگیو دوس نداشته باشم . دروغ چرا ؟ همیشه شده . ولی خودمو هیچوقت دلم نیومد دوست نداشته باشم چون میدونستم که خودم خیلی تنهاست .فقط من میدونستم . پ.ن : نمیدونم شاید ما یواش می...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 اردیبهشت 1400 13:41
موزیک پیشنهادی: http://dl.musicbazz.ir/music/Archives/S/Soroush/Soroush%20-%20Shoghe%20Nafas.mp3
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 اردیبهشت 1400 01:45
یه لیستی وجود داره از اسامی افرادی که گاهی غیب میشن ، کلا از آدم کمتر خبر میگیرن ، حس میکنیم رابطه دو سویه نیست و ته دلمون دلگیر میشیم . اون لیستم خالی شده ! چو تخت پاره بر موج رها رها رها من
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 16 اردیبهشت 1400 20:14
دیگه از درمیون گذاشتن دل نگرانی ها با هیشکی هیچی حاصل نمیشه . تیلو ،الهام ، نعیم ، پسربزرگه ، محی ، زارا و دیگران . با بعضیاشون از اولم حرفی نمی زدم . میگم که چی؟ فلانی که اصلا درک نمیکنه بدبختیای تو رو، دنیاش فرق میکنه .اصلا . اون یکی هم که می فهمه، چی داره بگه تا تورو آروم کنه ؟ بعد درددل همه چی سرجاشه . درد قفسه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 01:11
یک زمانی وبلاگ مرد جوانی را میخواندم که ساکن پایتخت و معلم بود ، متاهل بود ، برای اتاق خوابشان تختخواب نمی خرید ، دائما پس ذهنش این بود که زن دوم بگیرد یا ص ی غ ه کند و موقع جر و بحث از خانمش میخواست خانه را ترک کند و به طور عحیبی ادعا میکرد علت این کارش این است که زیر یک سقف نباشند و از دعوا جلوگیری شود ! من تا بحال...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 اردیبهشت 1400 07:41
مغزم تمام دیشب مشغول وراجی بوده و بلا انقطاع مزخرفات بافته و صبح که بیدار شدم انگار کوه کندم . تو حیاط نشستم و زهرمار صبحگاهی می نوشم و کله ی صبح به این فکر میکنم که فلانی را نمیخوام سر خاکم ببینم . این نرمال نیست. آدم باید لااقل وقتی مرد دیگران را ببخشد.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 اردیبهشت 1400 01:03
mood... . https://m.nex1music.ir/post/93882/ "واسه دلایی که خیلی آسون ... شکست." پ.ن: به هیچ کس ایمیل نزدم هانیه
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 اردیبهشت 1400 03:22
mood... . https://upmusics.com/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D9%84%DA%A9-%D8%A8%D8%AE%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%81%DB%8C%D9%82/
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 21:27
به اتاق تیمسار رفتم و در خصوص یکی از ده ها مصائب مسیح ( بخوانید جین ) یعنی حل یکی از مشکلات لوسین از او تایید گرفتم تا بعدها حرفی نباشد . از من خواست بنشینم . طبق معمول با این تقاضا بی قرار شدم . از صحبتهای این مرد فراری ام . کمی راجع به درد و دل های پسرش حرف زد .پیرمرد در حالیکه مدتهاست خودش را در اتاقش حبس کرده...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 10:19
اگر قبلا برام ایمیل یا آدرس وبلاگ گذاشتین ، بدا به حالتون ، ازم خلاصی ندارین مگه اینکه در خصوصی اعلام کنید میخواهید خلاص شوید.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 اردیبهشت 1400 14:30
امروز دوباره به همان هایپررفتم . هایپر واقع در تاریخ ۸ بهمن . و همان پنیر کذایی را خریدم و همان تماس را درهمان لحظه به خاطر آوردم و همان " بی خداحافظی " را . اگر عوض امروز ، فردا میرفتم میشد سه ماه. به اینها فکر کردم ، به عدد سه که رسیدم گوشی را رها کردم و با سه انگشتِ چپِ دست راستم عدد سه را به خودم نشان...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 اردیبهشت 1400 11:26
دیشب تصمیم گرفتم حتی یک ثانیه هم به افکار مهلک قبل از خواب فرصت ندهم و یک کلونازپام انداختم بالا و مشغول کارهای پیش از خواب شدم تا به قول تو قرصم باز بشه و همینطور که کرم مرم ها رو به صورتم می مالیدم به تو فکر میکردم که بالا و پایین زندگی و زندان کاری کرده بود که بدون قرص نخوابی بعد یادم آمد که جمعه س و باید ویتامین...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 اردیبهشت 1400 09:43
دلم نمیخواد اینا رو اینجا بنویسم ولی جای دیگه ای هم ندارم پس میتونید فقط پی نوشت رو بخونید . هشدار ، ناله : طی چند ماه گذشته دو نفری به من گفتن " برو " که اگه میگفتن یه لیست از آدمایی بده که ممکنه بهت بگن برو ، اونا ته لیست که نه، اصلا تو لیستم نبودن . جزو احتمالاتم نبودن . چون از یکیشون اونقدر دور ایستاده...