چرا یکی باید سی سال تمام،اون چاقو رو تو کشو تحمل کنه.همون چاقویی که یه روز رو قفسه سینه ش گذاشتن. و هر روز باهاش آشپزی کنه .
امروز لوسین اومد خونه در حالیکه فردا باید میومد. گفت یکی از سربازا از بالای برجک افتاده و قطع نخاع شده واسه همین گفتن هفتاد و دو ساعت پاس زیاده ، چهل و هشت ساعته ش کردن . حتما باید اون سرباز قطع نخاع میشد تا بفهمن...همه چیز این مملکت همینطوره.... باز اینا بعد این اتفاق یه چیزی فهمیدن باقیشون که کلا نفهمن.
مهری هی داره نفرین میکنه و میگه مملکت که بی صاحابه همین میشه . منم نگاش میکنم و تو دلم میگم مملکت صاحاب داره فقط صاحابش امام غایبه.