پیش میاد چیزایی تو رفتار و عملکرد بقیه حتی در برخورد با خودمون ببینیم که برامون تلنگری باشه.
الانم میخوام بهت بگم جین هر وقت خواستی از نگرانی کسی واسه راه رفتن خرش ایراد بگیری یه نگاه به خودت بکن شاید خرت از پل گذشته یا گذرش به پل نمیوفته که نگران نیستی . من بهت قول میدم بعدش به اندازه کافی فرصت واسه کوبیدن بقیه هست. یادت باشه اینا رو فقط اینجا بلغور نکنی جین ، یادت بشه اینو به خودت بگیری ، گوش بگیری، یادتون بمونه جین .
تو چهار هفته ی گذشته رکورد بیشترین تاثیرات جسمی ناشی از احوالات روحی روانی سالهای حیاتم رو شکستم . ریزش شدید مو ، بی خوابی ، پر خوابی ، اختلال هورمونی ناشی از مصرف قرص ، بازگشت غیورانه ی درد های عضلانی ، خواب دیدنهای از سر دلتنگی ( بابت این یکی سپاسگزارم) ... چهار هفته ی بسیار سخت رو سپری کردم و زنده موندم . اوقات عجیبی رو گذروندم . هیستوری مرورگرم میگه که بعد از مدتهااا روی اوردم به سرچ مجدد انواع روش های خلاصی ، همزمان با دور انداختن چیزهای به درد نخور ، بخشیدن چیزهای زیادی ، پیدا کردن اشیا گم شده ، انجام کارهای نیمه رها شده ای که دوست داشتم امتحان کنم ، اجبار خودم به انجام روتین پوستی در بدترین شرایط روحی که خدای مومنان شاهده در موارد مشابه گذشته حتی از خیر مسواک زدن هم میگذشتم . خلاصه ای کاش لااقل اینطور چهار چنگولی به این زندگی نچسبیده بودم. یک جای کار می لنگه .