من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.




تو خیالم می دیدم که چندتا چاقو به خودم زدم و متاسفانه درجا به رحمت خدا نرفتم و حالا تو بیمارستانم و دارم به آدما التماس میکنم که  بذارن بمیرم. اگر می مردم البته نه به رحمت خدا بلکه  به جهندم (مامان بزرگم میگه ) خدا می رفتم . ینی یه آدم خوب اگه بر اثر افسردگی یا هر چی دست به خودکشی بزنه میره جهنم و یه آدم بد اگه به دست  مثلا داعش کشته بشه میشه شهید و میره بهشت؟ چه مزخرف و احمقانه.اگه درست باشه،  فکر کنم خدا وقتی این قوانین روگذاشت یا زیادی جوون بود یا زیادی پیر:|

یا خام بود یا خرفت.  ناراحت نشین من با خدای خودمم، خدای شما خوبه:)








تمام دیروز رو خوابیدم . با دوتا قرص خواب. و حتی شبم به راحتی خوابیدم. انگار علم واقعا پیشرفت کرده . میخوام به هر قیمتی اینجا نباشم . وقتی نمیشه با پاهام برم ، جسممو جا میذارم. علم واقعا پیشرفت کرده.





این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.




دیشب در یک لحظه خاص آگاهی سراغ من اومد. با پوست و گوشت و استخونم در یک لحظه فهمیدم تو خونه ما هیچی نرمال نیست. ما نرمال نیستیم. عین تو فیلم ها! یه خونواده همگی افسرده و یکی که می جنگیده اما دیگه خسته س و میخواد مث بقیه باشه .