برنامه روزه ای

 ماه رمضان و افتاده روی امتحانا و تحویل پروژّه ها.... چه کنیم؟

هیچی دیگه ما که عادت داریم شبا دیر بخوابیم از بعد افطار شروع میکنیم تا سحر میخونیم و کار میکنیم بعد از اون میخوابیم....

چطوره؟ اگه بشه بعد امتحانام برم کلاس سلفژ خیلی خوب میشه.

یه جورایی با مهربانو آشتی کردیم البته درکل ۲-۳ تا جمله حرف زدیم ولی خوب...... ازم پرسید فردا روزه میگیری یا نه؟ 

من بلند میشم سحری میخورم روز اول امتحان میکنیم ببینیم چطور میشه....... چیزی که بیشتر از همه چی اذیتم میکنه تو رمضون!سرگیجه و سردرده اما فکر کنم امسال راحت باشم چون این روزا صبح که پا میشم اصلا اشتهایی به صبحانه ندارم.....

راستی حسین تو چه دعا یا سوره ای از قرآن را دوست داری؟چه دعایی توصیه میکنی بچه شیخ؟چه ذکری خوبه؟

با کدوم یکی از امامها رابطه بهتری داری کدومو یه جور خاص دوست داری؟ 

یه چی بگم ؛ من هر سوالی از مهربانو میپرسم عکس العمل منفی نشون میده یا بی حوصله است و رو نمیده سوالامو بپرسم

یا فکر میکنه درجا کافر شدم....بعد بهم میگه برو مث چیزای دیگه که تو اینترنت نگاه میکنی اینم نگاه کن جواب سوالاتو بگیر.....

بعد ولی کلا به اینترنت وفضاهای مجازی آلرژی داره .من تو وبلاگ یه حاج آقایی رو میخونم روحانی معروفیه مثلا.....

بعد یه کلمه رو اونجا دیدم خیلی ملت استفاده میکنن.جای فعل و فاعل و مفعول و ....این کلمه رو استفاده میکردن که نمیفهمیدم جریان چیه( حیا). بعد لپ تاپ رو بردم به مهربانو نشون دادم گفتم این ینی چی؟

فکر میکنین چه عکس العملی نشون داد؟ اصن انگار مامانم وقتی پای تکنولوژی در میون باشه سواد خوندن نوشتنش هم ته میکشه......." این چیه؟!!!! هععع اینجاها کجاست تو میری؟تو پای این لپ تاپ چی کار میکنی؟!!"

حاالا حساب کنین همه اینا رو باشک و سوظن میپرسه......خوب مگه نمیبینه فضاش چه شکلیه؟ مگه عکس حاج آقا و محتوای مطالب رو نمیبینه؟ مگه نمیبینه اسم وبلاگ چیه.......؟

فکر کنم قبل اینکه فکر کنه اینطور موقع ها حرف میزنه!

خودمم میدونم اینطور نباید راجع به مادرم حرف بزنم اما اگه اینجا هم نگم خفه میشم!

این رفتارش یه حس بدی بهم میده. خودش میگه برو سوالاتو از اینترنت در بیار اون وقت طوری رفتار میکنه انگار رفتم کجااااهاااا !!

*نماز روزه هاتون قبول.... ماه رمضون قشنگی براتون آرزو می کنم!*