من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

حضرت لیتل پرینس







پ.ن:

نه میخوام پولدار باشه نه میخوام خوشگل و خوش تیپ باشه نه میخوام تحصیلات بالا داشته باشه نه شعور و احساسات بالا داشته باشه نه اصلا میخوام که باشه!

دنیا یه رفیق خوبِ واقعیِ جون جونی به من بده بسمه! از این جهت با جناب لیتل پرینس به شدت همذات پنداری میکنم اونم  دنبال دوست میگشت.........خداکنه تا حالا پیدا کرده باشه.......




ای بر پدرت دنیا




مادرم غصه داره به زور یه لبخند میزنه

http://www.namasha.com/v/5oHSIUhF


عجینه .

با حال همه پستهایی که چرکنویس شدن!

دکلمه "صحنه" علیرضا آذر















اسمشو نبر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

 


توی راه برگشتم دارم از خواب میمیرم ولی کو خواب??

تلق تولوق......

توی قطارم طبق معمول هم خوابم نمیبره

"پیشینشو "



ببینین دوستان من خودمو کشتم تا بفمم " اکس" چیه ؟

ینی ۱۰ مین وقت گرانبها!

هرچی فارسی سرچ میکنم عکس قرص میاد انگلیسی سرچ میکنم نمیفمم ربطش چیه ؟عکسای مختلف میاد

 به این قبله من مغزم دچار انحنا شد تا فمیدم " اکس" ینی چی!

خَرَم خودتی خوب هیچ وقت اکس نداشتم هیچکسم با من راجبه اکسش حرف نزده .به مولا اصن تا حالا نشنیده بودم .ینی انقد پاستوریزه ام من !

حالا حداد عادل بیاد خودشو بکشه هم نمیتونه واسه بعضی لغات جایگزین فارسی پیدا کنه.

من خودم میزارم پیشین. 

همه چی ازونجا شروع شد که گفت پیشینشو تو خیابون دیده !

یه خورده صادق باشین نرید اول سرچ کنید بعد بیاید بگید :هه واقعا نمیدونستی؟

اگرم میدونستین که .......دیگه دیگه



ارزش داره؟





میدونین عشق کِی بی ارزش میشه؟ کِی باس بذاری درِ کوزه؟

وقتی به خاطرش دور دوستیاتو خط بکشی!

من اصلا نمیتونم درک کنم دخترایی رو که تا میرن با یکی یا ازدواج میکنن ٬ دوستاشونو فراموش میکنن واسه دوستی وقت نمیذارن....

یه جا خوندم اگه شما احساس تنهایی میکنین احتیاج به ازدواج ندارین بلکه احتیاج به دوست دارین.همسر ٬ عشق یا هرچی جای خودش رو داره ٬ دوست جای خودش!

ینی هویت یه دختر تا این حد تابع یه جنس مخالفه؟

برنامه داری با یکی به نتیجه برسی و ازدواج کنی و.....تموم؟



کلاس تموم شده و تو راه ایستگاه اتوبوسیم.......میای بستنی بخوریم؟

باشه فردا؟

..................باشه..........



فردا شده بستنی خریدیم میخوایم بخوریم.  از وقتی پول بستنی رو دادیم تا وقتی که داریم میخوریم یک سر با دوست پسرش تلفنی حرف میزنه که الان میخواد بیاد دنبالش.که هر شب میاد دنبالش. وسیله هاشو داده دست من  و من تنها بستنی میخورم و اونم از من دور شده تا با تلفن حرف بزنه.

من چندتا خط اتوبوس که خیلی دیربه دیر هم میاد از دست دادم و شبم هست تا با دوستم بستنی بخورم  اما اون تا تلفنش تموم میشه: عزیز من برم دیگه؟ الان میاد دنبالم اون ور خیابون. (بستنیشم که فرصت نکرده بخوره داره آب میشه)

بهش میگم خوب دو دقیقه صبر کن بستنیمو تموم کنم تنهایی خجالت میکشم......

باشه زودباش الان میاد(حالا انگار بیاد ۱دقیقه تو ماشین منتظر باشه دیگه ازدواجشون نمیشه!)

با شوخی وخنده بش میگم خواستیم یه بستنی با دوستمون  بخوریم خروس بی محل زنگ زد هیچی نفهمیدیم......

میگه مودب باش!



وقتی که رفت  تلفن زدم باهاش شوخی میکنم که دیگه با این ماشین چندتا ایستگاه اون ورتر قرار بذار آبرومون میره

میگه : شما دید نزن!

حالا  من ۶۰ بار با این ماشین دیدمشون اما به روی خودم نیاوردم فقط خواستم باهاش شوخی کنم.خودشم قبل اینکه بره اون طرف خیابون میگه واااای با این ماشین اومده چه آبروریزیییی


اون وقت این کار من میشه دید زدن!

این یه مثال بود.

سر کلاس کنار دوتا از بچه ها نشستم که با هم بودن از سال اول.

پسره نمکدون کلاسه خوب مزه میپرونه بقیه هم جوابشو میدن  دختره سر مزه پروندنای این آقا با همه دخترای کلاس رابطه اش خرابه. سرکلاسم پسره یه چیزی گفت دخترا هم بهش خندیدن اونقدر دوست دخترش ناراحت شد !که چی؟ دخترا به تو علاقه شدیدی دارن!

آخه کنار من نشسته بودن من صدای جروبحثشون میشنیدم.


نمیدونم متوجه منظورم میشین یا نه ؟اما میخوام بگم عشق٬ خوب .....عشق ٬محترم .....عشق٬ شیرین ......اما  چرا باید پسر همه چیز زندگی ما دخترا باشه؟

دنیا حول محور اون باشه؟ شاید واقعا کسی اصلا قصد نزدیک شدن به دوست پسر تو یا شوهر تو رو نداشته باشه اما تو! بیخودی خودتو ناراحت میکنی.بیخودی ادمای اطرافت رو ناراحت میکنی.بی خودی به همه شک میکنی.همه رو میریزی دور که اونو برای خودت نگه داری.

اگه اون لیاقتت رو داشته باشه  ٬ ناراحتت نمیکنه ٬ بت خیانت نمیکنه و اگر کرد باید خدا رو شکر کنی که زودتر شناختیش.

پسر و ازدواج با دوست پسر برای دخترها شده یه پروژه که باس پاسش کنن! هیچ متوجه ارزش واحترام خودشون نیستن.

اگه شما با هم مشکلی نداشتین وبه هم میخوردین و همه بر وفق مراد بود و  یه دختر یا یه زن تونست طرف شما رو به اصطلاح بُر بزنه ٬ مطمئن باش چیز ارزشمندی به دست نیاورده و چیز ارزشمندی رو از دست ندادی!

میگن مشک انست که خود ببوید!

اگه با هزار ترفند و اعصاب خورد و کوچیک کردن خودت و زن بودنت و قطع رابطه با همه دوستات ٬تونستی یه مرد رو به ظاهر برا خودت  نگه داری.......ارزش داره؟





محافظه کار میبودم .میشد؟

 


همه طوری نگاهم میکنن انگار که میدونن من یه رازی دارم.....

بعضیا میگن غیرقابل پیش بینی ام.

یه رمان روانشناسی خوندم .درباره زندگی دختری بود که خوب از حالت نرمال خارج بود اون زندگی.

بعدا اون دختر با یه روانشناس اشنا شد. به اون دختره هم میگفتن :غیرقابل پیش بینی.

البته کارایی که میکرد یا عکس العمل هاش کاملا مناسب  زندگی غیر طبیعیش بود اما در نظر دیگران که نمیدونستن توی ذهن اون چی میگذره ٬ غیرقابل پیش بینی بود.

روانشناسه بهش گفت تو شبیه چندشخصیتی ها شدی. البته نمیدونم رمان تا چه حد معتبر و علمی بود.


غیر قابل پیش بینی بودنم رو میتونم توجیه کنم.

 

فلانی میگه: تو دختر خاصی هستی.

اما من میدونم که اون از روی ظاهر اینو میگه اما درونم هیچ چیز خاصی نیست من هیچ آدم خاصی نیستم. اصلا معنی خاص رو متوجه نمیشم.ینی میشه کسی به نظر خودش خاص بیاد؟

اما وقتی از بیرون به خودم نگاه میکنم خودمم از خودم تعجب میکنم! تو هیچ کته گوری جا نمیگیرم. هیچ مارک خاصی ندارم.

میگن آدما رو میشه مثلا از طرز  لباس پوشیدنشون تا حدودی شخصیت شناسی کرد.

من  از نظر لباس پوشیدن هم یه روال ثابت نداشتم.شاید من یه مدت به شدت به خودم میرسیدم رنگهای شاد میپوشیدم بعد زدم تو کار لباس هایی که موقع خودش نامتعارف بود .شدم شبیه این دخترهایی که تو نمایش های ایرانی هست شروع کردم به پوشیدن دامن های بلند  تیره و بوت های  بلند شبیه این دخترهای مدرسه فرانسوی ها توی فیلمای ایرانی. در عین حال  کاپشن جین و کفش کاترپیلارم رو کنار نذاشتم. ینی یه روز من رو با دامن و بوت میدیدن و فردا با جین!

و با تغییر این لباس هم ممکن رفتارم هم عوض بشه ژست های ناخودآگاهم هم عوض بشه.اصلا هم متوجه نمیشدم که عجیبه. اصلا هم روی این لباس پوشیدنها فکر نمیکردم.ینی اصلا مهم نبود که چی مده! من با این لباس راحت بودم میپوشیدم.هیچ وقت نشده ببینم یه چیز مد شده برم بخرم! اصلا از هرچیزی که مد میشه بدم میاد.اصلا خیلی خرید نمیکنم شاید سالی یه مانتو بگیرم شاید اصلا چندسال هم نگیرم!اینا رو میگم که بگم این لباس پوشیدنه وتیپه از روی تلاش برای جلب توجه نبوده هر چی بوده از درونم میومده. با اینکه من موقع بیرون رفتن وقت زیادی جلوی آینه صرف نمیکنم مثل بعضیا ٬ اما حاضرشدنم خیلی طول میکشه. باید حتما لباسی رو بپوشم که به حالم بخوره.انگار لباس پوشیدنم برام یه تقدسی داره که نباید بهش خیانت کنم. انگار که نباید با نوع لباسم درباره حالم دروغ بگم!

به نظرم باید بازیگر میشدم!

من از هیچ چیز متوسطی خوشم نمیاد.همین قضیه تو لباس پوشیدن هم هست.یه روز انگار از تونل زمان اومدم بیرون یه روز انگار  مهندس ساختمونم !

یا رنگ تیره تیره  یا روشن روشن.دلم میخواد بدونم چه اتفاقی برام افتاده که دیگه نمیتونم رنگهای زنده رو تحمل کنم برای پوشیدن؟عین خواهر روحانی ها شدم.ینی تابستون دیدم همه شالهام رنگشون سنگینه تصمیم گرفتم برم رنگهای متنوع شاد بخرم .وقتی خرید کردم  و اومدم خونه نتیجه خیلی جالب بود. از همون خانواده رنگهایی که داشتم چند درجه روشنترش رو گرفته بودم! هیچ تنوعی در کار نبود!

به این موضوع علاقه مندم.





باورم نیس



یه سری چیزا رو هرکار میکنم نمیتونم به خودم بقوبولونم......

مثلا اینکه مردی که با چند نفره یا حتی با یه نفره  یا به همسرش خیانت میکنه ٬ البته ببخشید به " زنش" **خیانت میکنه ٬در بدترین حالت صرفا یه کار بد کرده.....

اما زنی که این کارو بکنه از حیوون پست تره!

مردی که سیگاری باشه حتی مجرم هم نیست ٬ بیماره ٬ که باید بهش کمک کنن........

اما زنی که سیگار دستش باشه ٬ بی برو برگرد هرزه هست!

اگه مردی براش مزاحمت ایجاد کنه همه میگن: جای گله نیست طرف خودش اینکاره هست خودش دلش میخواد تقصیر زنه هست......!

ببین من نمیگم سیگار خوبه یا بده این قضاوته رو نمیدونم کجای دلم بذارم؟به این راحتی؟! سیگار هم میکشه دختره کصافط !!!(واقعا املاش اینطوری قشنگتره!)

اگه پسری صدای ضبط ماشینش رو زیاد کنه صرفا عقده ایه .....

دختره زیاد کنه بازم هرزه ست!




اگه ٬ اگه ٬ هر کاری٬ بَده .....زن ومرد نداره دیگه !


یه بار یه جا خوندم: بلوندها  ف*ا*ح*ش*ه  نیستند!

چشمام گرد شد و از حدقه زد بیرون دهنم قد خمیازه اصغرآقا قصاب  باز شد بعد هم  دو تا شاخ بالای سرم سبز شد که :

اصلا مگه کسی گفته بلوندها  ف*ا*ح*ش*ه  هستند؟!!!!!!



** نمیدونم چرا این واژه"زن" برای ما سرشار از حس حقارت هست درحالیکه خانوم یا همسر اینطور نیست.  اینو به صورت تصادفی از دوستام هم شنیدم.


پ.ن:  یکی بیاد منو قانعم کنه مشروب خوردن بده و حرامه اما سیگار کشیدن نه! به نظر من یا سیگار کشیدن یا هرنوع مخدر دیگه ای هم حرامه مگر در موارد پزشکی و یا اینکه شراب هم مجازه! ولی اصلا نمیتونم بپذیرم شراب حرومه و سیگار حلاله!



نمیدونم مشخصه یانه ولی من بین باورهای ننه بابا و پیشینیانم و باورها ی امروزی تر گیر کردم. نتونستم درستش رو بگم :من حتی نمیتونم تشخیص بدم که باورهای پدرمادرم چیا هستن دقیقا چونکه اونا خودشون هم نمیدونن.بعد در درست بودن تمام باورهای امروزی هم یقین ندارم حتی به بعضیاشون هم یقین ندارم! توی شک هستم و موندم  بین عقایدی که اطلاعی ازشون ندارم(ولی سنت وعرف منو سفت به اونها زنجیر کرده طوری که اگه زیرشون بزنم هرزه ام!) و باورهای امروزی که در صحتشون  شک دارم


از یه چیزی که متنفرم اینکه چرا با فکر مادرپدرم زندگی کردم چرا طوری بار نیومدم که خیلی زودتر از اینا خودم دیدگاهی داشته باشم؟


وووووووو..............................












صبح یه روز طلاییت بخیر جین!



صبحو با فکر نبودنت شروع کنم.......صبح های روشن من !


نویدهای سپیدِ سپیدِ سر صبح.......بازم نشد!


بازم قاصد ما خوش خبر نبود.


هنوزم هستم.

منِ بی مقدار.........










آمد

 






پاییز هم امروز در این دیار رسما شروع به کار کرد

پاییز عاشق کنِ عاشق کُشِ پدر درارِ............


که البته  آخر هم هیچ گلی به سر ما نزد!


همون پدردرار.






صیاد نفس ما را گرفت و پشیمان شد و خودش را بخشید اما ما همچنان مرده ایم.




من اونقدر راحت نفس نمیکشم که دختر یا پسر بودن بچه ی برادرم برام مهم باشه...

من اونقدری ...

مادرا گاهی میخوان دوخت و دوز کنن. ولی اینو بدون برای من ٬ اینکه بچه ات یا بچه ی هرکسی ٬ دختر یا پسر باشه مهم نیست.فقط شاید اگه بچه ات پسر بود خوشبخت تر بود شاید هم نه!



پ.ن ۱ :شعری که حرف دل تیمسار بود و برای من هم شد!


           ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

    

           در دام مانده باشد صیاد رفته باشد






بی حالی



واقعا علاقه مو به ادامه تحصیل از دست دادم انگار ی دیگه کششو ندارم.خیلی خسته ام.


مامانم از دیروز منو بیچاره کرده هی میگه :خوش تیپ این کارو بکن خوش تیپ اون کارو بکن.بابا مگه ملاک و معیار یه پیر مرد  از خوش تیپ بودن چیه؟


از نظر پیرمردا همین که جوونی ینی خوش تیپی.


حالشو ندارم برم دانشگاه بفهم!



غرغر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.