من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

۱۰ سااال کذایی



ماهی میگفت از فلانی شنیده که باید شبها موقع خواب به بهترین حالتی که میتونسته در زندگیش برسه فکرکنه..........به زندگی ایده آلش.......

ماهی میگفت نمیدونه باید به چی فکر کنه و هر چی فکر میکنه یادش نمیاد

اما من برام سوال شده.....

برای آدمایی مثل من ٬ مثل ماهی....به همچین چیزی فکر کردن  ٬شبها موقع خواب ٬ رویای شیرینه یا برعکس؟

ینی حالمونو خوب تر میکنه یا بدتر؟

شاید این یه ترفنده ....یه انتخاب بین بد و بدتر!

عوض اینکه همه دردسرات موقع خواب هوار بشن روی سرت ٬ و دونه دونه بشماریشون و  دلت آشوب بشه......با یه رویای شیرین خودتو گول بزنی و اینطوری شاید به خودت یه فرصت دادی.....هوم؟

من باید برگردم به ۱۰ سال پیش......

۱۰ ساااال شد!


پ.ن۱:

شازده کوچولو  یه روز که دلش گرفته بود چندبار غروب خورشید رو نگاه کرد؟

هیچ وقت تا حالا به این معنی ٬ غروب خورشید رو تماشا نکردم.اصلا شاید ندیدم.

یکی ام وقتی حال دلش خوبه غروب خورشید رو نگاه میکنه!

برای من شادی و دلگیریش فرقی نداره...

من دلم که میگیره یا خوشحال که میشم ٬ فرقی نداره.....با یه لیوااااان بزرگ قهوه یا چایی میرم روی پشت بوم.

بعدش حتما نگران میشم که کسی منو نبینه.همسایه ها و........بعد پیش خودم هزار بار میگم به درک و هزار بار به خودم میگم غلط کردی!