ماهی میگفت از فلانی شنیده که باید شبها موقع خواب به بهترین حالتی که میتونسته در زندگیش برسه فکرکنه..........به زندگی ایده آلش.......
ماهی میگفت نمیدونه باید به چی فکر کنه و هر چی فکر میکنه یادش نمیاد
اما من برام سوال شده.....
برای آدمایی مثل من ٬ مثل ماهی....به همچین چیزی فکر کردن ٬شبها موقع خواب ٬ رویای شیرینه یا برعکس؟
ینی حالمونو خوب تر میکنه یا بدتر؟
شاید این یه ترفنده ....یه انتخاب بین بد و بدتر!
عوض اینکه همه دردسرات موقع خواب هوار بشن روی سرت ٬ و دونه دونه بشماریشون و دلت آشوب بشه......با یه رویای شیرین خودتو گول بزنی و اینطوری شاید به خودت یه فرصت دادی.....هوم؟
من باید برگردم به ۱۰ سال پیش......
۱۰ ساااال شد!
پ.ن۱:
شازده کوچولو یه روز که دلش گرفته بود چندبار غروب خورشید رو نگاه کرد؟
هیچ وقت تا حالا به این معنی ٬ غروب خورشید رو تماشا نکردم.اصلا شاید ندیدم.
یکی ام وقتی حال دلش خوبه غروب خورشید رو نگاه میکنه!
برای من شادی و دلگیریش فرقی نداره...
من دلم که میگیره یا خوشحال که میشم ٬ فرقی نداره.....با یه لیوااااان بزرگ قهوه یا چایی میرم روی پشت بوم.
بعدش حتما نگران میشم که کسی منو نبینه.همسایه ها و........بعد پیش خودم هزار بار میگم به درک و هزار بار به خودم میگم غلط کردی!