من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

چشم چرانی و مهربانی؟



یک جفت نیم بوت نو ماهها بود که پشت ماشین مهری خاک میخورد تا برسه به دست کسی که نیاز داره.

از اونجا که استفاده من از شبکه های اجتماعی خیلی خیلی محدوده اصلا خبر از چیزی به نام " دیوار مهربانی " نداشتم تا اینکه چند روز پیش اتفاقی دیدم وسرچ کردم وفهمیدم و آدرسش رو پیدا کردم .امروز اتفاقی سر از اون قسمت شهر درآوردیم پس  پرسون پرسون پیداش کردیم و هنوز نرفته بودیم یکی اومد برش داشت کفشو.

یه چیز که اعصابم رو خورد کرد این بود که همون لحظه که مرد رو دیدیم که داره برمیداره مهری تند و هول هولکی به من گفت : بهش بگو کفشا نوعه.

منم  بدون فکر٬ سریع گفتم.

آخه چه احتیاجی بود؟ ما باید کفش رو میذاشتیم و میرفتیم همین! خیلی بد شد. بعضی وقتا چه  کارایی میکنیم ها !

 واقعا که نوبره.


حالا بماند که اصلا شک کردم در کل این شیوه درست باشه یا نه..........

شاید بهتر باشه به همون شیوه قدیمی عمل کنیم و بدیم دست یه آدم که بدونه به کی بده.


گفتم پرسون پرسون آدرس رو پیدا کردیم یاد یه چیزی افتادم.خب چون مهری پشت فرمون بود من آدرس میپرسیدم. از خیلیا پرسیدم . به چندتا پسر جوون رسیدیم که داشتن سوار ماشینشون میشدن و یه دفعه مهری ترمز زد و گفت بپرس .منم تو هپروتم.نه اون موقع ! کلاااا! 

عاقا اسم خیابون رو اشتباه گفتم به عبارتی تپق زدم! البته طرف نفهمید چون بار اول اصلا  اسم خیابون رونشنید و  دوباره پرسید منم اصلاحش کردم.

اما بعد که حرکت کردیم به مهری میگم:  کاش حداقل خوشتیپی  فردینی چیزی بود هول میشدم تپق میزدم ٬ دلم نمیسوخت.

مهری میگه: واقعانم

از این بچه سوسولا بود که زیر ابروشون برداشتن  و سیبیلشون  مدل داره.

کاش مالی بود اینهمه براش وقت گذاشتم. والا !