اگر بخوام رضای خدا رو در نظر بگیرم و راستشو بهتون بگم ، من این روزا امیدوارم و ترسوعم و حالم بده ! چرا حالم بده ؟ چون دلم اعصاب خوردی شدید میخواد چون دلم بی خوابی شبونه میخواد بدم میاد از اینکه هیچ حسی ندارم و هیچی نیست دلم میخواد مهری و تیمسار با هم قهر کنن و بزنن به تیپ وتار هم . اون حالمو دوس دارم . دیوونه ام ؟معلومه که نیستم ! من دانشمندم ! داشتم میگفتم اون حالمو دوس دارم لااقل میفهمم چه حالی دارم وچمه !
بماند که چرا ترسوعم .