من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

من



شبیه درختی که احتیاج به هرس داره....






آقا حسین مداحی




حسین جان تولدت مبارک
راستش می خواستم بگم که ببخشید که زودتر یادم نبود بهت تبریک بگم اما دیدم گناهم سنگینتر از این حرفاست چون من میدونستم تولدت تو مهره اما نمیدونستم چندم مهره:ا
خیلی بدم می دونم خودم.خیلی بدم که ازت نپرسیدم. تولد خودم هیچوقت اتفاق مهمی تو زندگیم نبوده .شاید حتی............ 

راستش خیلی خوبه که تولدت رو به خودت تبریک گفتی. این نشونه خوبیه.

تولد  تو  واقعا مبارکه حسین چون پسر خوبی برای مادرت هستی.......و دوست خوبی......و احتمالا چیزای بهتر بیشتری !

خلاصه  میلادتو  به بشریت تبریک میگم:)

همیشه باش!
سرت سلامت و صد سال به این سالها




همش غیبت هم




دیشب رسیدیم  مشهد و اما  به محض اینکه  رسیدم  با  اختلافات مادر پدرم  مواجه شدم ! 

دیگه از این وضع داره حااالم به  هم  می خوره  که  به  هر کدومشون  میرسم  کلی  حرف  داره  راجع به اون یکی  بزنه

خسته شدم  از اینکه  دایم  باید ازشون  پیش  همدیگه حمایت کنم . خسته  شدم  ! خسته! 

دیگه  حتی  خسته شدم  از اینکه  این خزبعلات رو  اینجا ثبت میکنم






تهران




هوای تهران برای من همیشه  همین بوده  خدایااااا  کثیف و گرم !  مریضم شدم  اصن یه وضی






با خدا



دلگیرم و حس تنهایی  و نیاز به شدت  بر من  چیره  گشته!

بهونه داره  دلم قد دل  این کلاس اولی هایی که  از مدرسه خوششون نیومده.


یه  حس بدی دارم  شبیه ... 

خدایا  حواست  به من باشه شیش دنگ حواست  لطفا!







رسیدم  تهران

خسته و کوفته از هر نظر که بگی

و فکری

بازم از هر نظر که بگی


در حسرت ....



آخه چرا نیست?










ینی  داغون  شدم  و هنو  نرسیدیم

داغونم اما  به روی خودم  نمیارم مهری  نگران نشه

برگشتم باید دوباره برم خدمت دکتر  ، طب سوزنی

کایروپراکتیک  هم  وقت داشتم یکم که  طبق معمول  فراموش کردم




بسیار سفر باید تا پخته شود خامی




دارم  میرم  سفر فردا صبح  با مهری و دوستش  و دختر دوستش

بعد هم  باید برگردم  و تمام وقتهای  دکتر هفته بعدش  رو هم کنسل کنم که اگه زنده بودیم  با تیمسار برم  سفر !

مادر وپدر ما هستن دیگه ، با همدیگه نمیتونن سفر برن  من باید جدا جدا  با هر کدومشون برم



خسته ام هستم 

فقطم  دلم میخواد استراحت کنم

خلاصه خوبی  که ندیدید ،بدی ای اگر دیدید حلال کنید