ماهیم باز حالش خوب نیس احتمالا اینم میمیره:( و من اضطراب دارم
مهری صبح اومد بیدارم کرد گفت ماهیت داره میمیره و طبق معمول شروع کرد به رفتارای احمقانه و شوخیای احمقانه تر کردن سر مردن ماهیم! نمیدونم چرا نمیتونه بفهمه که نباید سر این چیزای ناراحت کننده شوخی کرد? منم متاسفانه دیگه مراعات حضور تیمسارو نکردم و توپیدم بهش. پشیمون نیستم.
+ میخوام ببینم امروز که من حالم دلگیره کسی تو این خونه پیدا میشه یه فنجون چای برام بیاره یا منو از رختخواب و علیرضا آذر بکشه بیرون?
چه خیال خامی!