من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

بارن برام




دلم میخواد  خیلی چیزارو  بریزم  دور حتی چیزایی که  ممکنه  دخترا  دوست داشته باشن. چیزای زیادی. یه مشت بدلیجات به درد نخور مثلا. خنزل پنزل.  یا اسباب بازیهای بچگیام که یه مشت عروسک درب داغون  پارچه ای هستن برخلاف اسباب بازیهای  برادرام. یا عکس برگردونای دبستانم. دیگه خوشحالم نمیکنن هیچوقت خوشحالم نمیکردن .