من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

   



خواب بدی دیدم با  دلهره و اضطراب بیدار شدم خواب بابام رو  دیدم داشت میرفت بهش گفتن برو و اونم داشت میرفت از پشت دیدمش با کت شلوار و فلاسکش که همیشه همراهشه .کم کم دور میشد.

صبح زود رسیده بود رفتم توی بغلش خوابیدم و گریه کردم.دل میزدم.

اعصابم به شدت خرابه و بداخلاق شدم. با مشورت پزشک تصمیم گرفتم داروها رو بخورم. داروهای اعصاب و افسردگی رو