من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی




امروز خاله م اومد دیدن مامانم. دم رفتن  گفت برید  عید پیش پسر بزرگه، تو و مامانت  تو  این خونه  مریض میشید. من که نمیرم ولی مامان میره.