بعضی ها ۴۰ ساله که ا*س*ه*ا*ل هستن. دعا کنیم کائنات یا شفاشون بده یا بمیراند خلاص بشن از این رنج .
پ.ن: از اونجا که این دوره زمونه همه مریضیا از اعصابه به مسهولین ( از ا*س*ه*ا*ل میاد) عزیز خودم توصیه می کنم عوض پزشک برن پیش روان شناس و جامعه شناس .
آمین
دلم واسه همه دوست داشتنای دنیا تنگه . واسه همه دوست داشتنای گذشته که دیگه ندارم. برا خانواده ... که ندارم .واسه خود برادرزاده ام که دیگه دوسش ندارم . برای اون . که دلم برا دوست داشتنش تنگ میشه ولی دیگه دوسش ندارم .خیلی محتاجم به موجودی که بشه دوسش داشته باشم ولی دلم فقط گرمه به گربه ای که پاتوقش حیاطمونه . حتی مطمئن نیستم دیگه بلد باشم دوست داشته باشم . بی حال تر از این حرفام. تو این کتابای مثبت و اینا میگن از آدمهایی مثل من دوری کنید. از ادم منفیا ! از گربه ها هم بدم میاد :(
عزیزم که در کمال تعجب و بدشانسی با سرچ " چه بی رحمانه میگه برو دنبال یکی دیگه " به وبلاگ من رسیدی... ! دنیا همینه ، مزه زهر ماری میده :(
دلم تنگ شده واسه اون روزا که با مامانم بیرون می رفتیم. حیف . حیف که دیگه نمی تونم. هیچ حرفی ندارم و محور گفتگوهای مامانم هم بابامه. منم قبلا می تونستم همراهیش کنم ولی الان نمی تونم. وقتی زنگ میزنه خونه ، موقعی که یه کم مکث میکنه فشار خون من میره بالا ، میدونم میخواد چی بپرسه و اون با تردید و احتیاط با یه لحن همیشگی و تکراری می پرسه : تنهایی؟
و من میخوام تلفن رو بکوبم زمین.
دیشب مهری داشت با پسر بزرگه تلفنی حرف میزد. گوشام تیز شد : قربونت برم ، مامان جان ، خوبیم(!) ، دخترت چطوره، فداش بشم ،هوا عالیه پسرم ، باباتم اینجاست(!)
...