هیچکس نمی تونه بفهمه. هیچ کس نمی تونه بفهمه. از خودت می ترسی و از خودت خسته ای و نمی تونی جلوی هیچ چیز رو بگیری. نمیتونی جلوی ذهنت رو بگیری . از روی پل های عابر پیاده ، از روی پشت بوم خونه تون پرت میشی پایین . با هر پروازی سقوط میکنی . چندتا قرص خواب میخوری و شیر گاز رو باز میکنی و درزها رو کیپ . یه چیزی توی کله ات اشتباهه. اشتباهی هستی و هیچ کاری هم براش از دستت برنمیاد. اشتباهی هستی و هیچ چیزی جز اشتباه نمی تونی باشی.