من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

یک نقطه بی خیالی در زندگی من وجود داشت و اون تماشای ییلیدیز در اینستگرام بود  . هر چند سطحی . ولی اونم تموم شد . وقتی لوسین میاد مهری هی دنبال سرم میکنه که لوسین رفت بالا پشت بوم  ، برو باهاش حرف بزن سیگار نکشه بگو بابا میاد بالا میبینه سکته میکنه . آرامش ندارم . با این ادم هم اصلا نمیشه حرف زد ارتباط برقرار کرد فقط زبون قهر و بی محلی می فهمه. اونم نه همیشه. شبها بابا بی خواب میشه تو خونه راه میره کلا خواب نداره تلق تولوق میکنه  و با ترس از خواب میپرم که نکنه اتفاقی براش افتاده . گاهی شبا کابوس میبینه و اون موقع هم بازم از خواب میپرم . خودش میگه مثل فالکون میپری بالا سرم میای. ارامش ندارم .