من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

امروز لوسین  اومد  خونه در حالیکه فردا باید میومد. گفت یکی از سربازا از بالای برجک افتاده و قطع نخاع شده واسه همین گفتن هفتاد و دو ساعت پاس زیاده ، چهل و هشت ساعته ش کردن . حتما باید اون سرباز قطع نخاع میشد تا بفهمن...همه چیز این مملکت همینطوره.... باز اینا بعد این اتفاق یه چیزی فهمیدن باقیشون که کلا  نفهمن.

مهری هی داره نفرین میکنه و میگه مملکت که بی صاحابه همین میشه . منم نگاش میکنم و تو دلم میگم مملکت صاحاب داره  فقط صاحابش امام غایبه.