من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی



این  اواخر  هر وقت بابا میاد سمتم  دستمو بگیره  ناز کنه ملچ مولوچ کنه تو ذهنم  جوری دستشو پس میزنم که بخوره  تو دهن خودش ‌ .  اون منو با سایه ها  تنها  گذاشت .