من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی


رو  تخت  دراز  کشیدم  ، بعدش اشک  ریختم  . اشک ریختن با گریه کردن  فرق داره .  به خودم  گفتم  الان تو  پی ام اس هستی ، برای همین حالت بده  . بر  خلاف  سابق  افاقه نکرد. اومدن  صدام زدن  برای  آتش بازی  اما  هیچی نشنیدم  . خوابیدم و خوابش رو  دیدم   که  از در اومد  تو ، بازم  گولمون زده بود  و زنده بود . نمرده بود .  پیراهن سفید پوشیده  بود و مثل همیشه  موهای کوتاه داشت .موهاشو مشکی  کرده  بود و هزار سال جوونتر شده بود.  خسته شدم  از اینکه  بارها توی خواب  با شوق و شعف وصف  نشدنی  باور  کنم که  اینهمه مدت زنده بوده  و  مارو  گول زده بوده. 

اونقدر خون  ازم  گرفتن که بعد چند روز هنوز به زور  نفس میکشم شاید همه اینها بخاطر اینه.