دیشب تصمیم گرفتم حتی یک ثانیه هم به افکار مهلک قبل از خواب فرصت ندهم و یک کلونازپام انداختم بالا و مشغول کارهای پیش از خواب شدم تا به قول تو قرصم باز بشه و همینطور که کرم مرم ها رو به صورتم می مالیدم به تو فکر میکردم که بالا و پایین زندگی و زندان کاری کرده بود که بدون قرص نخوابی بعد یادم آمد که جمعه س و باید ویتامین ای بخورم ، همین کار رو کردم و در حالیکه در موررد عوارض مصرف همزمان کلونازپام و ویتامین ای سرچ میکردم و کورسوی امیدی داشتم که شاید مسمومیتی چیزی ...خوابم برد. صبح دیرتر از همیشه بیدار شدم و آرام بودم . اما هنوز خوشحال نه ! آیا یک روزی میرسد که بدون این قرص ها آرا م بود یا دست کم با این قرص ها هم آرام بود هم خوشحال؟