من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

تقدیم شما که همیشه از فمینیسم بیزار بودید .


به این فکر میکنم همزمان  که من دارم  خوابگاه های دانشگاه های دور دنیا  را  در استوری های  فلانی  رصد میکنم  ، ویدیوهای  اپلای  را  برای  فرار از این  غصالخانه نگاه میکنم، تخفیف های انلاین شاپ ها  را بالا پایین میکنم  و هولم  که آیا  بالاخره میتوانم مایحتاج زندگی حقیرانه ام  رو  با قیمت بهتری  تهیه کنم  و در این ماراتون  جا نمانم،  کودکان  در افغانستان ، در اسرائیل( یا هر اسمی که شما رویش می گذارید)  ، در  فلسطین  و در  ایران  پای مرز با شلیک  گلوله ، کشته شده اند...

شبها  به  این  فکر میکنم  که پسرک  و دخترک  ده ساله یازده  ساله ی ایرانی توانستند  خودشان  را  دار بزنند و  تو هنوز هق هق میکنی  به تنهایی  خودت  و توی دفترت مینویسی  " باید  زنده بمانی  باید فرار کنی " . چرا  وا  نمی دهم  با این همه ملال؟  

اگر  زنده  بمانم  در هر کجای  این زمین  ناپاک  ، در هر انتخاباتی، شأن  برابر  زنان  را  از ذهنم  پس می زنم و به ناموس مسئولین و رهبران و حکام جهان  رای خواهم داد بالاخص در ایران .  توف  توی شیری که خوردید  و نان حرامی  که از آن  ارتزاق کردید  و مکتبی  که در آن  پرورش  یافتید و اصول و شعائر تو خالی تان .قلب  پدرم  شبها  از اخبار احتمال  گرانی و  به تبع آن  قیمت ننه ی شما  درد میگیرد . برای تحقق مشارکت حداکثری ،  انتخاب من  از میان  افرادی  که هنوز ثبت نام  نکرده اند  " خار و  مار " شخصِ خودِ  شماست . قرار است روی  برگه ی  رای  چیزهای بنویسم  که  آدمهای  سرکوب  شده  و مریض روی  در  و  دیوار   سرویس  های  عمومی  و  سر راهی  مینویسند .  اگر  شما  جزو  شمارندگان  برگه های  رای  در  هر  کشوری  در هر انتخاباتی هستید ، آن آدمی  که  در برگ رای  اناث  شما  را  عنایت  کرده  اینجاست  ،  در این وبلاگ  ، در این  کشور . یک بلیت  بخرید  و به سراغم بیایید  اگر  با جنازه ام  روبه رو   نشدید  شکار شما  خواهم بود.