من جین هستم

دیوانگی

من جین هستم

دیوانگی

درخشش ابدی یک ذهن پاک




میخوام از یادم بره  ٬ فراموش کنم ......

میخوام اون روز خونه مادربزرگم ٬ دعوای بابا مو عمومو فراموش کنم.......

میخوام اون روز که بچه بودم سر سفره قهر کرده بودم فراموش کنم.......

میخوام اون شبها که نوجوون بودم دست برادرم رو میگرفتم توی دستام ٬میخوابیدم فراموش کنم........

میخوام اون تبخالی که اون روز صبح ٬ بعد اون شب کذایی ٬‌ زدم فراموش کنم.......

...............................................................................................

میخوام اون شب شلوغ نمایشگاه رو فراموش کنم.......

میشه با هر قصه ای فیلمی داستانی یاد خودم نیوفتم؟

میشه دیگه وقتی توی خیابون دورم شلوغ میشه از ترس به لرز نیوفتم رنگم نپره فشارم نیوفته؟

خدااااا  میشه عوض اینهمه  بلا  به من فراموشی بدی؟


همیشه به این فیلم فکر میکنم.درخشش ابدی یک ذهن پاک..........

همه آرزوم اینه کاش میشد منم مث جیم کری  توی فیلم   ٬ یه سری خرت و پرت  واقعه رو میریختم توی جعبه و میدادم به اون موسسه و یاد وخاطرش رو از ذهنم پاک میکردن.........

همیشه به این فکر میکنم بعد اینکه اینکارو کردم ٬ کیا رو به یاد میارم؟ کی تو زندگیم میمونه که بم ضربه نزده باشه؟


امشب ما مهمون داشتیم من کلی خندیدم بعدم تی وی نگاه کردم بعدم اشکام جاری شد........

اینم از خوشی ما......


الانم دوباره میرم اون بیرون و میخندم.......اینم یه جور مریضیه!








فراموشی....درخشش ابدی یک ذهن پاک

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.