چه تلخ و کشنده س واقف باشی به اینکه :
در شرایطی که سریع ترین و ریسکی ترین راه نجاتت ازدواجه ، اما تو یه روانیِ زودرنجِ دیسک کمری و ........ هستی که هرکی باهات ازدواج کنه خوشبخت نمیشه ...........می مونی بین وجدانت و مصلحتت !!!
نمیدونم میخوام بیشتر بنویسم یا نه ؟
می ترسم.
من به هر کس که از خودم گفتم یه حس بد اومد سراغم. پشیمون شدم و بعد دور شدم........
دیروز انگار روی دور تند بود.
امروز احساست مختلف و متضادی دارم که حالمو گرفته.دیروز وقتی با مهری نزدیک خونه میشدیم و اخرین پیچها رو رد میکردیم ، گریه ام گرفت .
نمیخواستم بیام توی این خونه.