اومدن
طفلی گوسفنده مرد!
وااای ینی اونهمه گوشت تیکه تیکه تو سینی مال اون بیچاره بود?
انقد بدم میاد از قربونی کردن
طفلی چقد ترسیده بود میلرزید هی پاشو تکون میداد
الانم بچه داره ونگ میزنه
گوسفند آوردن
واسه بچه ی بزرگه
انقد ناااازه
دلم براش می سوزه بستنش به پله هی پاشو میکوبه به پایه ی پله
طفلی میترسه
پ.ن:
یه جورایی دلم میخواس جاش بودم
پ.ن:
دلم نمیاد گوشت اینو بخورم
امروز میرسن
تنها وقتایی که اونا اینجان طوری مصمم میشم واسه ازدواج که حاضرم خودم به ییکی پیشنهاد ازدواج بدم!
در مقوله خواب معضلات متعدد دارم یه مدت که اصلا کلا بی خواب شده بودم شبانه روز بیدار بودم وااقعا چقدر بد بود تا اینکه پری گفت گل گاوزبون بخور قبل خواب .تلقین بود یا خاصیت داشت بالاخره اثر کرد
یه مشکل دیگه شب دیر خوابم میبرد سو دیر بیدار میشدم یکی دیگه اینکه کلا عین خرس گیریزلی میخوابیدم ! کلا خواب بودم!!!
تازگی یه معضل جدیدی پیدا کردم به اسم سحرخیزی! آخه آدمی که بیکاره سحرخیزی به چه کارش میاد?
از صبح سحره که بیدارم از نماز تقریبا......پوفففف